حالا که مدیر محصول جدید شرکت شده‌اید، چه کارهایی باید انجام بدهید؟

حالا که مدیر محصول شدی، این کارهارو باید انجام بدی

اگر مشغول خواندن این نوشته‌اید، به شما تبریک می‌گویم! رزومه‌ای قانع‌کننده تهیه کرده‌اید و بعد از مطالعهٔ دقیق سؤال‌های رفتاری و مرور و تمرین پرسش‌های موردی، توانسته‌اید به‌خوبی از عهدهٔ مصاحبه‌های تلفنی بربیایید و در مصاحبهٔ حضوری، موفق شده‌اید مسئول استخدام شرکت را به تحسین خودتان وادار کنید. اکنون مدیر محصول جدید هستید که دستاورد بزرگی است. پس یادتان نرود که این موفقیت را جشن بگیرید. 😀

بسیار مهم است که در کسوت مدیر محصول از همان روز اول به فکر تضمین موفقیت باشید و بنیان‌های عملکرد قوی در آینده را از هم‌اکنون آماده کنید. این مطلب نقشهٔ راهی است که ای کاش وقتی برای اولین بار مدیر محصول شدم به آن دسترسی داشتم.

شاید موارد مطرح‌شده در این مطلب بسیار زیاد و دلهره‌آور به نظر برسد، اما لازم نیست همهٔ کارها را به‌یک‌باره انجام بدهید! هر بار کافی است سراغ یک تکه از کار بروید و همین‌طور که ادامه می‌دهید، از موفقیت‌هایتان لذت ببرید.

نوشته زیر از مجموع منابع و تجربه‌های مختلف شخصی تشکیل شده است.

مدیر محصول جدید: کسانی که باید با آن‌ها حرف بزنید

مدیران محصول برای تصمیم‌گیری درست، اتکای زیادی به شرایط دارند. بنابراین مهم‌ترین کارتان در شغل جدید این است که تشخیص بدهید باید با چه کسانی حرف بزنید و از آن‌ها چه چیزهایی یاد بگیرید.

به ترتیب اهمیت، لازم است با افراد فهرست زیر صحبت کنید (البته اگر چنین نقش‌هایی در شرکت شما تعریف شده باشد):

  • مدیر محصولات کنونی یا قبلی
  • سرپرست مستقیم
  • سرپرست محصول
  • راهبر مهندسی
  • راهبر طراحی
  • راهبر تحقیقات مشتری
  • راهبر تجزیه و تحلیل
  • ذی‌نفعان

اجازه بدهید توضیح بدهم که هر کدام از این گفت‌وگوها چه هدفی را باید دنبال کند.

۱. گفت‌وگو با مدیر محصولات قبلی

چه از طریق استخدام چه با ترفیع درجهٔ شغلی جای این شخص را در شرکت پر کرده‌اید، بهترین کاری که در این گفت‌وگو می‌توانید بکنید این است که تا جای ممکن از او اطلاعات بگیرید.

بسته به اینکه این شخص چقدر فرصت دارد، سعی کنید در مورد مسائلی که در ادامه آورده‌ام از او اطلاعات کسب کنید.

اولویت‌ها: وقتی این شخص مدیر محصول بوده، اولویت‌های اصلی چه بوده‌اند؟ اکنون که خودتان نقش مدیر محصول را به عهده دارید، اولویت‌های اصلی از چه قرارند؟

تجربیات: وقتی در نقش مدیر محصول بوده، آرزویش دانستن چه نکته‌هایی بوده؟ مهم‌ترین مشکلات و چالش‌هایی که داشته چیا بوده و چطور می‌شود چنان مشکلاتی را تعدیل کرد؟

ذی‌نفعان: در جمع مشتریان شرکت، چه کسانی از بقیه مهم‌ترند؟ شیوهٔ کاری‌شان چیست؟ این شخص چطور توانسته روابط کاری محکمی با هر کدام از ذی‌نفعان برقرار کند؟

محصول: پردردسرترین محصول یا فیچری که به سرانجام رسانده چی بوده و چرا چنین دردسرهایی وجود داشته؟ دوست داشته چه محصول یا فیچری را به انتها برساند؟ دلیل این علاقه چه بوده؟

۲. گفت‌وگو با سرپرست مستقیم

هدف شما این است که پی ببرید سرپرست مستقیم‌تان از شما و محصولاتی که قرار است مدیریت کنید چه انتظاراتی دارد.

گفت‌وگویتان را پیرامون مباحث زیر پیش ببرید:

روش کار: سرپرست شما چه شیوه‌ای را برای کار می‌پسندد؟ بازخوردهای رسمی یا گپ‌وگفت‌های غیررسمی؟ با چه ضرب‌آهنگی باید او را در جریان پیشرفت کار قرار بدهید؟ کدام روش ارتباطی را ترجیح می‌دهد: تلفن، ای‌میل، پیامک یا گفت‌وگوی حضوری؟ آیا تماس‌گرفتن بعد از پایان ساعت کاری، اشکالی ندارد؟

بسیار مهم است که چارچوبی مشخص کنید که بتوانید در آن با آرامش کامل با سرپرست مستقیم‌تان کار کنید. یادتان باشد حتما اولویت‌های خودتان را هم مطرح کنید!

انتظارات و مسئولیت‌ها: این شخص انتظار دارد زیر نظرش چه کارهایی در مقام مدیر محصول انجام بدهید؟

این مسئله را جدی بگیرید، چرا که وظایف مدیر محصول از شرکتی به شرکت دیگر و از محصولی به محصول دیگر تفاوت‌های چشمگیری دارد. بعضی از مدیر محصول‌ها وظیفهٔ بازاریابی تلفنی را به عهده دارند، بعضی آزمون‌های کنترل کیفیت را زیر نظر می‌گیرند، بعضی مشغول تجزیه‌وتحلیل عمیق محصولات می‌شوند، بعضی‌ها تجربهٔ کاربری (UX) و رابط کاربری (UI) را باز طراحی می‌کنند و بعضی هم باید به مصاحبه با مشتریان بپردازند.

بسیار مهم است که شما و سرپرست‌تان در رابطه با مسئولیت‌هایی که به عهده دارید هم‌ٰسو باشید.

نقشهٔ راه و مسیر پیشرفت: نقشهٔ راه محصول را با همکاری یکدیگر برنامه‌ریزی و مشخص کنید نقشهٔ راه به عهدهٔ چه کسی خواهد بود. آیا مراحل کار را سرپرست‌تان تعیین خواهد کرد یا اینکه تعیین این مراحل به عهدهٔ شخص شماست؟ اگر مرحله‌ای از کار را نتوانید به‌موقع انجام بدهید، چه چیزی در انتظارتان خواهد بود؟

علاوه بر این‌ها، ببینید سرپرست‌تان چه برنامه‌ای برای پرورش استعدادهای شما دارد. بررسی عملکردتان در چه بازه‌هایی صورت خواهد گرفت و سرپرست‌تان در بلندمدت چه برنامه‌ای برای پیشرفت‌تان دارد. (نمی‌دونم این موضوع چقدر در شرکت‌های ایرانی انجام میشه. شما از تجربه‌هاتون تو نظرات بگید برام)

حتما سرپرست‌تان را هم در جریان بگذارید که دیدگاه خودتان درمورد پیشرفت به‌عنوان مدیر محصول چیست. به این ترتیب، او می‌تواند ترجیحات و نقاط ضعف و قوت‌ شما در توصیه‌هایش دخیل کند. همچنین اگر گواهی‌نامه‌های حرفه‌ای مدیریت محصول داشته باشید، کمک شایانی برایتان خواهد بود.

۳. گفت‌وگو با سرپرست محصول (چنانچه این شخص سرپرست مستقیم‌تان نباشد)

لازم است بدانید در شرکت‌تان نگرش کلی به محصول چگونه است و این محصول چطور با نگرش سرپرست محصول منطبق می‌شود. این گفت‌وگو ممکن است نسبتاً کوتاه (گاهی فقط ده دقیقه) باشد، ولی ارزش و اهمیت چنین گفت‌وگویی را دست‌کم نگیرید.

محصول‌تان در اکوسیستمی از محصولات مختلف قرار می‌گیرد و شما باید بدانید که نقش این محصول در میان محصولات دیگر چیست. برای نمونه، بسیار خوب است که بدانید آیا مشتریانی هستند که هم‌زمان از چند محصول شرکت استفاده کنند یا نه و اینکه چطور می‌توانید با بقیهٔ مدیر محصول‌های شرکت هماهنگ شوید.

۴. گفت‌وگو با راهبر مهندسی تیم توسعه

بسیار حیاتی است که بدانید مهندسان‌تان چطور کار می‌کنند، به‌ویژه اگر وارد تیمی شوید که کارش را قبل از شما آغاز کرده باشد. زیرا تیم‌های مشغول به کار فرایندها و فرهنگ و طرز فکر مخصوص خودشان را دارند. گفت‌وگویتان با راهبر مهندسی تیم را پیرامون پرسش‌های زیر پیش ببرید.

سبک و شیوهٔ کار: روش کار تیم چابک است یا آبشاری؟ از استوری‌برد استفاده می‌کند یا کانبان؟ مدت‌زمان به‌انجام‌رسیدن وظیفه‌ها را بر اساس تعداد ساعت‌های لازم تخمین می‌زنند یا معیار دیگری دارند؟ اسپرینت‌های مختلف چه تشریفاتی دارند و هدف هر کدام از اسپرینت‌ها چیست؟ اگر فیچری از قلم بیفتد، فرایند اولویت‌بندی مجدد آن چگونه است؟ فرایند مستندسازی چطور اجرا می‌شود و مستندات پروژه را چگونه نگهداری می‌کنند؟

مسئولیت‌های تیمی: آیا مهندسان‌تان همه‌فن‌حریفند یا اینکه هر مهندس در زبان و فیچر خاصی تخصص دارد؟ آیا عملیات توسعه (بررسی زمان فعال‌بودن محصول و رسیدگی به خطاهای سیستمی) به عهدهٔ این تیم است یا اینکه تیم دیگری این عملیات را به عهده دارد و در وضعیت‌های اضطراری باید با آن تیم در تماس باشید؟

۵. گفت‌وگو با راهبر طراحی (Design Lead)

متوجه شوید که در حال حاضر چه فرایندهایی برای طراحی محصول طی می‌شود.

آیا طراحی اختصاصی در اختیارتان است یا اینکه درخواست‌هایتان را باید برای گروهی مشترک بفرستید؟ درخواست‌های طراحی چگونه اولویت‌بندی می‌شوند؟ طراحی‌ها را چگونه نگهداری می‌کنند؟ به‌شکل آرشیو کاغذی یا در قالب فایل‌های اسکچ و فتوشاپ؟

از آنجا که طراحی یکی از حیاتی‌ترین اجزای محصول است، بسیار حائز اهمیت است که نحوهٔ طراحی در شرکت‌تان را به‌خوبی درک کنید.

۶. گفت‌وگو با راهبر ارتباط با مشتریان (Customer Research Lead)

دقت داشته باشید که مشاور مشتریان ممکن است عضوی از گروه‌های متفاوتی باشد: این نقش می‌تواند بخشی از تیم‌هایی از قبیل «بازاریابی محصول» یا «موفقیت مشتری» باشد.

واقف شوید که واحد تحقیقات مشتریان در کدام بخش شرکت است و فرایند تحقیقات مشتری چطور اداره می‌شود و چگونه می‌توانید درخواست‌هایتان را برای این واحد بفرستید. یادتان باشد که به‌عنوان مدیر محصول، باید خودتان را نمایندهٔ مشتریان بدانید. به همین دلیل باید نسبت به فرایندهای تحقیقات مشتریان در شرکت اشراف کامل داشته باشید.

۷. گفت‌وگو با راهبر تیم تجزیه‌وتحلیل (Analytics Lead)

با فرایند ثبت درخواست تجزیه‌وتحلیل آشنا شوید. آیا تحلیل‌گرانی اختصاصی در واحد شما مشغولند یا اینکه باید درخواست‌هایتان را برای گروهی مشترک بفرستید؟

اگر قرار نیست تیم تحلیل، پشتیبان تیم توسعهٔ محصول باشد، از راهبر این تیم بخواهید شیوهٔ تجزیه‌وتحلیل اطلاعات را یادتان بدهد.

۸. در پایان و مهم‌تر از همه، گفت‌وگو با ذی‌نفعان

در کسوت مدیر محصول، دلیل وجودی‌تان این است که به دنبال رفع نیازهای مشتریان و ذی‌نفعان باشید. هنگام گفت‌وگو با این اشخاص، باید تأکید کنید که می‌خواهید بدانید که دقیقاً چه احتیاجاتی دارند، ولی قرار نیست خارج از چارچوب متعارف اولویت‌بندی چرخهٔ اسپرینت‌ها، به درخواست‌هایشان رسیدگی کنید.

به بیان ساده‌تر، اگر دربارهٔ فیچری با تیم توسعه دقیق‌وکامل گفت‌وگو نکرده‌اید و چشم‌انداز مشخصی برای به سرانجام‌رساندن آن ندارید، قولش را به مشتریان ندهید.

هدف شما از این گفت‌وگو نباید این باشد که به مشتریان خوش‌خدمتی کنید و دل‌شان را به دست بیاورید، بلکه باید پی ببرید که چه دیدگاه‌هایی دارند و بدون اینکه تغییری در اولویت‌هایتان ایجاد کنید، دیدگاه‌های آن‌ها را در نظر بگیرید.

مدیر محصول چگونه می‌تواند میزان تولید را ارتقا بدهد؟

حالا که مدیر محصول شده‌اید، اختیار زمان‌بندی دست خودتان است. گاهی اوقات داشتن چنین اختیاری می‌تواند دلهره‌آور باشد، به‌ویژه اگر به تیمی اضافه شوید که هنوز برنامه‌ای برای ارتقای کمی و کیفی محصول نداشته باشد.

نگران نباشید! در اینجا چارچوبی تهیه کرده‌ایم از بهترین فعالیت‌هایی که لازم است برای دستیابی به اهداف خاص دنبال کنید. این راهنما نود روز اول کارتان را پوشش می‌دهد؛ بعد از این مدت، زمینه‌های لازم برای تصمیم‌گیری‌های مستقل در نقش مدیر محصول را خواهید داشت.

هفتهٔ اول (روز ۱ تا ۷)

با افرادی که بالاتر به آن‌ها اشاره کردیم حرف بزنید. وارد تشریفات و فعالیت‌های روزانه شوید و شیوهٔ کار تیمی را زیر نظر بگیرید. بعد از هر مرحله، از طرح پرسش‌های تکمیلی طفره نروید؛ بهتر است نکاتی را که نمی‌دانید هرچه زودتر فرا بگیرید. فقط یک بار فرصت دارید که «بی‌تجربه» به نظر برسید، پس تمام پرسش‌های «ابتدایی» را هرچه زودتر مطرح کنید.

هفتهٔ دوم (روز ۸ تا ۱۴)

مستندات مربوط به کار خودتان (مشخصات فنی، یادداشت‌های مربوط به مصاحبه با مشتریان، ارائه‌های مربوط به تیم اجرایی و نقشهٔ راه‌های گذشته) را مرور کنید. البته لازم نیست این مستندات را دقیق‌وکامل بخوانید.

هدف‌تان در این مرحله این است که پی ببرید کدام اطلاعات مهمند و بدانید در صورت نیاز این اطلاعات را کجا می‌توانید پیدا کنید و دیدی نسبت به عملیات کلی‌تر شرکت به دست بیاورید.

تهیهٔ مستندات آشناسازی را آغاز کنید؛ هم برای اینکه درک بهتری به دست بیاورید و هم برای ارائهٔ این مستندات به کسانی که ممکن است سراغ‌تان بیایند. از نظر من، مستنداتی از قبیل «جریان مشتری» (customer flows)، «نمودارهای سازمانی»، «الگوهای کلی برای هدف‌گذاری محصولات» و «قیف فروش» (sales funnels) می‌تواند مفید باشد.

هفتهٔ سوم (روز ۱۵ تا ۲۱)

محصول‌تان را بررسی کنید. ببینید اولویت‌های اسپرینت فعلی کدام است و در این اسپرینت دقیقاً به چه تیکت‌هایی باید پرداخته شود. هدف شما در این مرحله این است که «آمادهٔ عملیات» باشید و اگر یکی از ذی‌نفعان جویای کار شد، بتوانید از اولویت‌های تیم‌تان دفاع کنید.

هفتهٔ چهارم (روز ۲۲ تا ۳۰)

سراغ بک‌لاگ‌ها (backlog) بروید. بپرسید که تیکت‌ها چرا و چگونه اولویت‌بندی شده‌اند. با همکاری راهبر تیم مهندسی، اسپرینت بعدی را طراحی کنید.

به بررسی عمیق محصول‌تان بپردازید. سعی کنید محصول را با نگاهی جدید و از زاویهٔ دید یک تازه‌وارد بررسی نمایید و با استفاده از این فرصت، به دنبال نقاط ضعف و قوت محصول بگردید.

فقط یک‌بار فرصت دارد که تازه‌وارد باشید! بعداً و در ادامهٔ کار احتمالاً به‌قدری به محصول‌تان عادت خواهید کرد که چه بسا نتوانید به‌راحتی نقاط ضعف و کاستی‌های محصول را ببینید.

ماه دوم (روز ۳۱ تا ۶۰)

با همکاری سرپرست‌تان اولویت‌های محصول ظرف یک ماه آینده را مشخص کنید. جلسات سرپایی و اولویت‌بندی تیکت‌ها در تیم‌تان را مدیریت کنید. با مشتریان و ذی‌نفعان جلسات رودررو بگذارید و اولویت‌های آن‌ها و پیشرفت خودتان را بازبینی کنید.

هدف‌تان در این مرحله این است که نشان بدهید توانایی مدیریت محصول در سطح اجرایی و تاکتیکی را دارید.

ماه سوم (روز ۶۱ – ۹۰)

اولویت‌های محصول را برای سرپرست‌تان طرح کنید. با همکاری او نقشهٔ راه فصل بعدی (سه ماه آینده) را مشخص نمایید. داوطلب شوید که در جلسات با مدیران یا مشتریان وظیفهٔ اصلی را به عهده بگیرید.

هدف شما در این مرحله این است که نشان بدهید می‌توانید کار را هم در سطح تاکتیکی و هم در سطح استراتژیک پیش ببرید. به عبارت دیگر، می‌خواهید نشان بدهید که توانایی ایده‌پردازی در بازه‌های زمانی چندروزه و چندماهه را دارید و در نهایت می‌خواهید عهده‌دار نقشی باشید که بتوانید برای فصل‌ها و سال‌های آینده برنامه‌ریزی کنید.

تبریک می‌گم! اکنون نخستین فصل کاری‌تان را در نقش مدیر محصول پشت سر گذاشته‌اید، همهٔ همکاران‌تان را به تحسین خود واداشته‌اید و نشان داده‌اید صلاحیت لازم را دارید. پس به کار خوب‌تان ادامه بدهید. 😍

5/5 (3 نظر)

درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز با * علامت‌گذاری شده‌اند.